مقدمه
شوینده معادل دترجنت (Detergent) در انگلیسی، دترژان (Détergente) در فرانسه و واشمیتل (Waschmittel) در آلمانی است. واژههای انگلیسی و فرانسوی به ترتیب در سالهای 1616 و 1611 میلادی وارد این دو زبان شد که در آن زمان برای پاککننده زخم به کار میرفتند. پیش از آن و از سال 1538 در فرانسه واژه دترسیف به همین معنی، به کار میرفته است. این سه واژه رفتهرفته معنای کلّی پاککننده پیدا کرده و به خصوص به صابون اطلاق میشدند.
در قرن 19 با کشف پاککنندههای صنعتی (Synthetic) که منحصراً با مواد اولیّه معدنی تهیه میشدند، جانشینی بالقوه برای صابون که تهیه آن به روغنهای حیوانی یا نباتی مانند پالمتیک و استئاریک نیاز داشت، پیدا شد.
امروزه واژة شوینده منحصراً به این پاککنندههای صناعی (ترکیبی) اطلاق میگردد.
در جنگ جهانی اول (1914-1918) کشور آلمان که با کمبود مواد چربی برای تولید صابون روبرو بود، دست به پژوهشهایی زد که منجر به کشف فرمولاسیون و طرز تهیه مواد شوینده جدید گردید که به کلی برای بازار تازگی داشت. نام این شوینده را نکال (Nekal) گذاشتند که هنوز در صنایع نسّاجی به کار میرود.
از آنجا که مواد اولیّه لازم برای کشف جدید محدودیت نداشت، این امکان دست داد به هر مقداری که لازم باشد، محصول به بازار عرضه شود.
واژه شوینده که قبلاً به صابون اطلاق میشد، اکنون منحصراً به ماده پاککنندهای اطلاق میشود که معمولاً پس از حل شدن در آب باعث جابجایی مواد خارجی از سطوح آلوده و کنده شدن کثافت و چربی و بطور کلّی مواد زائد میشوند.
تاریخچه شوینده ها
از 2000 سال پیش بشر اوّلیه برای پاککردن از موادی مانند خاکستر، ریشه گیاهان، چوبک، گرد آجر، جوش شیرین و … استفاده میکرد که احتمالاً هنوز در نقاط دورافتاده ادامه دارد. مثلاً در گذشته در شهرهای حاشیه کویر از نوعی گیاه به نام “اشلو” استفاده میکردند که عامل مؤثر آن اکسید آلومینیوم (Al2O3) بوده است، و این ماده زدودنده کثافات است، و کف میکند، و این عادت مصرفی هنوز هم ادامه دارد.
همچنین در روستاهای فارس و کردستان از ریشه نوعی بوته جنگلی به نام “انزروت” (Astragalus sarcocolla) برای شستشوی لباس استفاده میکردند. بدین صورت که ریشه بوته را بریده و میکوبیدند، سپس در آب خیس کرده و لباس چرک را غوطهور میکردند و کفی ایجاد میشد که بصورت مکانیکی و شیمیایی در اثر ماده مؤثر دورن ریشه، چرک را میزدود.
اما پیشرفت فرهنگ انسان، رشد جمعیّت، بهبود بهداشت، نیاز روزافزون و لزوم استفاده از مواد شوینده در مقیاس وسیع برای رعایت بهداشت فردی و جمعی از یک طرف، محدویتهای مواد اولیّه طبیعی تولید صابون که جوابگوی نیاز انسان نبود از طرف دیگر، منجر به کشف مواد شوینده صناعی به نام دترجنت (دترسیف در فرانسه) از اوائل قرن نوزدهم و ورود آن به بازار شد.
آلمان اولین کشوری بود که اقدام به تولید مواد صناعی پاککننده برای مصرف عموم کرد و با سولفونه کردن آلکیل نفتالین، مادهای بنام تنساید (Tenside) تولید و عرضه نمود.
از اواخر دهه 1920 تا اوائل 1930 نمکهای سدیم و زنجیرهای بلند آلکیل سولفاتها و آلکیل آریل سولفوناتها وارد بازار شدند. اما رشد این صنعت بعد از جنگ جهانی دوّم بود که باعث شد استفاده از پودر در سراسرجهان معمول شود.
پس از جنگ جهانی دوّم آلکیل بنزن سولفوناتها از منشأ پروپیلن تترامر با استفاده از مواد سازنده (Builder) و پرکننده از قبیل سدیم تری پلی فسفات (STPP)، سیلیکات و سولفات سدیم (Na2SO4) به صورت پودر رختشویی معرّفی و عرضه شد.
در سال 1950 کاهندههای کشش سطحی (Surface Active Agent) که اشارهای به خواص فیزیکی و شیمیایی ماده مؤثره شوینده دارد با نام جدید سرفکتنت (Surfactant) به عنوان محصول جدیدی عرضه شد.
با توجه به مطالب گفته شده، مزایای شویندهها نسبت به صابون را میتوان به شرح زیر توضیح داد:
- کف صابون در آبِ سخت، اثر رسوبی روی دستشویی، وان حمام و لگن رخشتشویی میگذارد که شوینده فاقد این جنبه است و حتی در آب دریا حل میشود.
- فرمولاسیون شویندهها انعطافپذیر است یعنی در صورت نیاز، میتوان مادهای را با مواد مشابه جایگزین کرد و علاوه بر این، قابلیتِ کامل حل شدن در آبِ مواد شونیده، به جانشینی صابون کمک کرده است.